لیمویی که من باشم
اینجا از چیزهای که "دلم" میخواد مینویسم و هیچکس "مجبور" نیست که بخونه :)
ادامه...
چشمانی که خوانده اند : 70232 بازدید
Powered by Blogsky
یه سکانس خاطره
- عینکت رو میشه برداری؟
+ باشه.
-خب چرا چشماتو میبندی؟! میخوام ببینمشون.
+آخه وقتی عینکی ها ، عینکشون رو برمیدارن تا چند دقیقه چشماشون ریزه.
- مگه گفتم میخوام ببینم چه شکلیه؟ فقط میخوام ببینمشون.
+چرا؟ (با خنده)
-می خوام فراموششون نکنم و یادم بمونه تا برگردی.
+(زیر لب) من که یادم میمونه ، عمرا یادم بره.
- خب تو حافظه ات قویه، من زود از یادم میره. (با لبخند)
+( از اون نگاه ها و دوباره یه حرف نامفهوم زیرلب)
چه مکالمه قشنگی :) باید بگم که حسودیم شد
عزیزدلم
برات هزاران بار خاطره خوب و زیبا آرزو دارم.
چه حس خوبی داشت این پست
مخصوصا اینکه خودم عینکی هستم و تا عمق وجودم درکش کردم
عشقتون پایدار
عزیزدلم
خیلی ممنونم
چه قشنگ
چشمهات قشنگن عزیزم
مکالمات ماندگار :)))
سلام...
چقد رمانتیک......
سلام عزیزم
ممنون از نگاه قشنگت...
سلام لیمو جان .
اگه قرار هست آهو تا آخر داستان اینطور نگون بخت باشه بهم‌بگو اصلا نخونم
اصلا برام آرامش نذاشته
سلام عزیزم.
متاسفانه به نظر من روز به روز نگون بخت تر هم میشه.
اگر هنوز فصل های ابتدایی هستی که منتظر سیلی از اتفاقات ناخوشایند باش. من رو هم حسابی بهم ریخت وقتی میخوندمش.
خیلی عالی. از اون پستها هستش که نیازی به توضیح اضافه نداره. خود خواننده عمیقا متوجه میشه
ممنونم
چقد جالب ، یه روز یکی به من گفت چقد چشمات قشنگه ، دقت کردی بهشون
تو تنها کسی بود که اینو بهم گفت ، دلم همیشه برای تنگ میشه
ماندگاری این جملات عالیه.
آفرین به کسی که انقدر خوب گفته و امیدوارم باز هم پیش بیاد براتون.
سلام ممنون از حضورت
بعضی خاطره ها سنجاق شدن ب بند اویز مغز و و با هر نسیمی ک میوزه عطرشون پخش میشه و ما را میبرن ب اون لحظه ها
سلام عزیزم
واقعا همینطوره که میگی. برای همین دوست نداشتم فراموش بشه
هم اسمت بامزس هم وبسایتت خوشگله هم کلی انرژیت خوبه :)
بوس به مهربونیت بهارجان
آره واقعا
ازین خاطره ها زیاد بنویس
اگر همکاری کنن برای ساختش چرا که نه
یادش بخیر اون روزهایی که یکی عاشقانه می گفت چرا وقتی حرف می‌رنی توی چشمام نگاه نمی‌کنی و منم با خجالت چند لحظه تو چشماش نگاه می‌کردم.
عزیزم
چنین لحظاتی واقعا از صفحه ذهن آدم پاک نمیشه.
سلام لیمو
از این مکالمات تو زندگیت زیاااد باد
سلام پونیو جان
چه آرزوی قشنگی
آدرس نذاشتی که. چجوری پیدات کنم حالا تو دریا؟ باید دست به دامن سسوکه بشم فکر کنم.
سلام؛
چشم ها(یش) را باید در حافظه حک کرد...
سلام
بله منم همین نظر رو دارم همیشه. چشمها ، لبخندها و دست ها
دلم غنج رفت واقعا، چقدر که دلم تنگ شده یکی با ظرافت قربون صدقه ام بره
عزیزدلم
بیا خودم با ظرافت قربون صدقه ات برم نهال جان
سلام
نمیتونم هیچ کامنتی برای این پست بگذارم
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
سلام آقای دکتر
فقط توی مکالمات روزمره حس کردم دوست دارم ثبت شده داشته باشمش. 
نه بابا انقدرها هم عیان نیست